امروز : جمعه 17 آذر 1402
مشاهده بخش اول رمان دختران لجباز پسران مغرور
جا که گرفتممی هدفش بود؛ زمین رو دمپایی چی هر .سرش پشت من دوید،می اون محکم خودمو شمردم، غنمیت رو فرصت کشید؛ دراز سام دیدم یهو که داد،می خالی دوباره که کشیدم، موهاشو دستم یه با .شد هم تو صورتش درد، از که روش، انداختم
.دادممی تکون دیدآمیز،جلوشته ناخونامو شد، شروع هاشعربده این
.کردم غلط بگو پهلوت، تو کنمفرومی رو ناخونام همین وگرنه کردم؛ غلط بگو خوبه؟ خوردم، شکر ...کردم غلط :سام
در ناخونام نگردوندی، .اینا خاله خونه برم ندارم حوصله گردونی،می منو امشب -
.خدمتتن
):فتگ ب**ل زیر( .باش آماده دیگه ساعت سه :سام
.خور مفت
!هاشنیدم !هو -
!میاری در کفرمو داری برو، :سام
!هاخارهمی تنت اینکه مثل .کردم غلط نه :سام
از داشتم بشم، آماده رفتم که بود هفت ساعت.بگیرم دوش یه برم این، از اینم خب،
.کردم باز رو در هوابی شنیدم، صدقه قربون صدای که گذشتممی سام اتاق در کنار نمیایی؟ امآماده من عزیزم -
.زنممی زنگ بهت ...باشه ...باشه :سام کرد وقطع تلفن
نریزی؟ کرم انقدر شهنمی :سام
.بشم آماده برم !بای عشقم، نوچ -
آوردم، در رو صورتیم ایپارچه نود قد شلوار ...بپوشم؟ چی خب ...کمد وقت سر رفتم سانتی ده پاشنه کفش با آوردم در فیدوس صورتی بلند روسری و جیغم صورتی مانتو خط یه کردم شروع نشستم؛ توالت میز روی پوشیدم، رو لباسام .درآوردم رو سفیدم ریختم کردم، صاف رو موهام زدم، رو قرمزم رژ و آجری یگونه رژ کشیدم، پهن چشم
.سرم رو انداختم آزاد رو روسریم .دورم
ندیدی؟ رو ما خواهر ...خوشگله خانوم ببخشید :سام کردم؟ تغییر شدم؟ خوشگل هاش،اینه -
.اسمی ...اوف :سام
دستمو رسیدیم، محل به بالاخره ساعت، نیم از بعد شدیم، ماشین سوار سام با و فیس اینجا از دخترا بودن، وپسر دختر که گروه یه سمت رفتیم گرفت، محکم الان( هابچه با پرسی والاح و سلام از بعد خورد، بهم حالم اه اه !پیداست افادشون نیومدن، هنوز نفرشون چهار گفت، .نشستیم ) یهوی؟ شد صمیمی چقدر گیدمی رفتممی شدم، خسته بشین، جاهمین گهمی نیست، من ولکن هم سام لامصب عطراش .رفتممی کش و ساناز خوشگل خوشگل لباسای تا سه دو یه اینا، خاله خونه حال با آبتین کنم؟ چیکار !خدایا وای ...کنن؟می چیکار ااینج...اینا...این .نگو امم
:گفت زاری
کنی؟نمی ولم هم اینجا :آبتین
من جان، سام )سامی سمت برگشتم( ازت میاد خوشم خیلی من کهنه اه، اه ...نوچ -
.منتظرتم ماشین دم
کنی؟می تحمل جوریچه اینو سامی وکیلی خدا :سورنا
!سختی به :سام
.ماشین وبد سامی -
.میام الان گلم، خواهر چشم :سام
.بدو چند برای ماموریت بود رفته بابا .خونه آوردیم اینا خاله خونه از رو مامان بود، شب .بخوابم که رفتم پوشیدم، خوابمو لباس گرفتم، ساعته نیم دوش یه بالا رفتم .هفته اتاقش، سمت رفتم برد؛نمی خوابم سامی خروپفای از شدم،می اونور شدم،می اینور بوگندوی جورابای ... باهاش تونستممی که چیزی تنها شدم، اتاق وارد کردم، باز درشو یه براش !دهنش تو گذاشتم کردم، لولشون گرفتمشون، چندش با !اوغ .بود سامی این کنم،می آویزونت خشتک از کن خروپف تو دیگه بار یه فقط( نوشتم هم نامه نواز دل صدای با صبح.خوابیدم راحت خیال با خودمم رفتم )بالحسا علی باشه جین شلوار با مشکی مانتو یه گرفتم، ایدقیقه پنج دوش یه .شدم بیدار مادرم، جیغ چشم خط یه با کمرنگ صورتی رژ یه .پوشیدم مشکی مقنعه یه با یخی جذب یچهره با بود؛ن میز روی ایصبحانه هیچ آشپزخانه، به رسیدم .پایین رفتم کشیدم،
!نبود هیچی کردم، نگاه اونور و اینور به زاری
!نکردی؟ درست چرا خوام؛می صبحانه مامان، -
خودت برای پنیر نون شه؛می دیرم خالت، خونه رممی دارم نزن، اضافی حرف :مامی کنم؟ آویزونت خشتک از خوایمی .برو بخور بگیر، لقمه
!مامان -
!ماند ربی درد یامان، :مامی
بودم؛ عصبی نرفتم، هم هابچه دنبال حتی .دانشگاه رفتم خوردی،اعصاب کلی با
...و گرفت پایی زیر برام یکی که شدم، دانشگاه وارد .نداشتم رو هیچکس حوصله مسبب من !خدایا.کردم نگاه خودم به زار حال با پاشدم !افتادم گل یچاله تو شپلق، کردممی نگاه ورم و دور به .پاشم که کردن کمکم هاچهب کنم،می پاره تیکه جریانو این
.کشیدمی شیه بود، کرده باز اسب اندازه دهنشو که خر، ابتین به خورد چشمم که
.کنن الاغت سر تو خاک rose::مهتابrose::
اشارمو انگشت وایسادم؛ جلوشون رفتم، اینا ابتین سمت به کردم بلند رو سارا
.ادمد تکون جلوشون تهدیدوار
بدترم، هم اون از من .طرفین من با بگیرید، پایی زیر سارا برای دیگه، باره یه اگه -
.باشه حواستون پس .جوجه برو عمرا، بشی؟ من توحریف برو، برو، !ترسیدم !خدا وای :سورنا الاغ ...جوجه؟ گیمی من به شتر ...الاغ؟ گیمی من به :سورنا گوریل ...شتر؟ گیمی من به میمون ...گوریلم؟ من :ورناس
...شاسکول خر، کره عمته، میمون ...!من ...میمونم؟ من ...جیغ هامیزنم هو، :سورنا
.بزن الاغتو دخترای دوست برو -
.کن صحبت درست دخترام دوست درباره میمون، جوجه هی :سورنا
.عمت و تویی جوجه دوما شاسکولتن، دخترای دوست اون میمون اولا استاد خداروشکر اوف، کلاس، سر رفتم دو با نشدم، جانبش از ایدیگه حرف رمنتظ گنمی من به خان، سورنا برات دارم نقشه کارستون، کنم کار یه بود، نیومده وحلقم گوشم از داشت دود جویدم، هم با رو تیریدنت آدامس بسته سه.مهتاب با .آوردم درش جویدم، کامل کهاین از بعد !ووی! تنده چقدر !خدا وای اومد،می بیرون خورده یه گذاشتم، نایلون داخل عملیات، انجام از بعد کردم، قاطیش چوب چسب کلید .رممی خودم گفتم؛ ریما و سارا به ، دانشگاه رفتم روش، ریختم چوب چسب لبخند کردم؛می فکر نقشم به هی .روندم دانشگاه سمت به برداشتم مامانو ماشین خودم نشست،می که گذاشتم جایی رو آدامس شدم، کلاس وارد .مزدمی شیطانی مین، چند از بعد نشستم، دخترا پیش و رفتم ریلکس و شیک خیلی لبخند یه با هم به کرد شروع شد؛ کلاس وارد استاد مین چند از بعد شدن، کلاس وارد خردار سه ایخفه جیغ دقیقه، دو هر دوستان سلامت به زدممی چرت من .دادن درس
نگاه سورنا به داشتم کلاس، شدن تموم از بعد .شدممی سیخ جام سر کشیدم،می ور هی شه، بلند تونسنمی .شه بلند جاش از کردمی سعی داشت که کردممی و آبتین .ترکیدممی خنده از داشتم که من بخوره، تکون جاش از تونستنمی رفت،می
.سمتشون رفتم .نتونستن ه،ش بلند بکنن کمکش خواستنمی هی آریان هم با رو تیریدنت آدامس بسته کنم؟سه کمکتون تونممی افتاده؟ اتفاقی آقایون، بعد !ووی! تنده چقدر !خدا وای اومد،می بیرون وحلقم گوشم از داشت دود جویدم، انجام از بعد کردم، قاطیش چوب چسب با .آوردم درش جویدم، کامل اینکه از
، دانشگاه رفتم روش، ریختم چوب چسب خورده یه گذاشتم، ایلونن داخل عملیات، دانشگاه سمت به برداشتم مامانو ماشین کلید .رممی خودم گفتم؛ ریما و سارا به آدامس شدم، کلاس وارد .زدممی شیطانی لبخند کردم؛می فکر نقشم به هی .روندم رفتم ریلکس و شیک خیلی لبخند یه با هم خودم نشست،می که گذاشتم جایی رو چند از بعد شدن، کلاس وارد خردار سه مین، چند از بعد نشستم، دخترا پیش و سلامت به زدممی چرت من .دادن درس به کرد شروع شد؛ کلاس وارد استاد مین تموم از بعد .شدممی سیخ جام سر کشیدم،می ایخفه جیغ دقیقه، دو هر دوستان .شه بلند جاش از کردمی سعی داشت که کردممی هنگا سورنا به داشتم کلاس، شدن داشتم که من بخوره، تکون جاش از تونستنمی رفت،می ور هی شه، بلند تونسنمی
.نتونستن شه، بلند بکنن کمکش خواستنمی هی آریان و آبتین .ترکیدممی خنده از
.سمتشون رفتم
تهدید رو من نداری حق وت چی؟ -کنم؟ کمکتون تونممی افتاده؟ اتفاقی آقایون، !کنی
جمع ...من؟ واسه میاری رو بابات یا گیمی مامانت به ریمی جوجه، ...آخی :سورنا
!کوزتو و کاسه کن
شید؟ خفه شهمی :آریان ریما،
با هم یکی اون کرد،می نگاه ور اون یکی برگشتیم، آریان و ریما سمت به بهت با همه
.کردمی پرت سنگ پاش