مردی به همسرش نوشت: عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوس برات فرستادم همسرش بعد از چند روز جواب داد: عزیزم از اینکه 100 بوس برام فرستادی تشکر می کنم. ریز هزینهها: ...با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم .........معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من آیتمهای دیگری به او دادم سایر موارد 40 بوس
زن ملا مشغول پر کندن چند مرغ بود.. گربه ای آمد و یکی از مرغ ها را قاپید و فرار کرد.. زن فریاد زد: ملا، گربه مرغ را برد. ملا از توی یکی از اتاق ها با صدای بلند گفت: قرآن را بیاور! گربه تا این را شنید مرغ را انداخت و فرار کرد. گربه های دیگر دورش جمع شدند و با افسوس پرسیدند: تو که این همه راه مرغ را آوردی چرا آنرا انداختی؟ گربه گفت: مگر نشنیدید گفت قرآن را بیاور؟ ...گربه ها گفتند قرآن کتاب آسمانی آنهاست به ما گربه ها چه ربطی دارد؟ گربه گفت اشتباه شما همین جاست ملا می خواست آیه ای پیدا کند و بگوید از این به بعد گوشت گربه حلال است و نسل مان را از روی زمین بردارد!!!!!!!
در یك پارك محلی در بنگال هنگامیكه دو نفر نابینا نتوانستند شیر آب را پیدا كنند. یك میمون مادر شیر آب را برای آنها باز كرد و تا زمانیكه آنها آب نوشیده و صورت خود را شستند . میمون همانجا ایستاد ، سپس شیر آب را بست و از آنجا دور شد