امروز : یکشنبه 07 خرداد 1402
تدوین یک استراتژی موفق برای بهبود بهرهوری، مستلزم تنظیم روشی سیستماتیک برای اندازهگیری بهرهوری در سطوح خرد و کلان است.
اولین گام در اندازه گیری بهره وری اندازه گیری ستانده است گام بعدی شناسایی انواع نهاد و اندازهگیری آنهاست. در نهایت با تقسیم ستانده بر نهاده بهرهوری به دست می آید.
معیارها از سازمانی به سازمان دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر تغییر میکند. توجه داشته باشید که در اندازه گیری بهره وری مجموعه عوامل لازم است محدودیت ها و شرایط محلی از جمله بیکاری تورم و رقابت داخلی و خارجی مورد توجه قرار گیرد.
در صنایع تولیدی و کارخانجات معیارهای اندازهگیری بهرهوری ملموستر هستند ولی تامین چنین معیارهایی به بخش خدمات و به کار بردن این معیارها در سازمانهای خدماتی دارای مشکلاتی است.
در محاسبه اندازه گیری بهره وری به طور اخص هدف آن است که مشخص شود هر انسان یا هر ماشین هر واحد انرژی یا هر واحد از مواد به کار گرفته شده تا چه اندازه سودمند و مولد است است یا به بیان دیگر چه مقدار تولید می کند.
ثبت تغییراتی که در این شاخص ها روی می دهد د و سپس مطالعه آنها طی یک دوره زمانی و مکانی خاص و با سنجش آن ها در محله های مختلف در تصمیم گیری های بنیادی برای تخصیص منابع تولید برنامهریزان اقتصادی را کمک می کند.
عامل مهمی که باید به آن توجه شود استفاده از ارقام واقعی داده و ستانده به جای مقادیر اسمی آنهاست در واقع وقتی مقادیر داده و ستانده به واحد پول کشور بیان می شوند باید به جای قیمتهای جاری بازار از قیمت های ثابت استفاده شود زیرا در صورت وجود تورم هزینه ها افزایش می یابند.
قیمت ها در سالهای مختلف باید بر اساس ارزش واقعی آن ها بیان شود این کار با تبدیل قیمتهای سال های مختلف به قیمت های یک سال پایه انتخاب شده به وسیله شاخص قیمت ها صورت می گیرد.
استفاده از بهره وری به عنوان معیاری برای محاسبه کارایی مفید می باشد و می تواند عملیات لازم را برای تخصیص بهینه و مطلوبیت منابع هدایت کند بدین سان بهرهوری می تواند به عنوان یک متغیر در پیش بینی و برنامه ریزی عمل کند.
گرچه محاسبه سرد و روند بهره وری یک سازمان یا یک کشور مفید است اما به هیچ وجه کفایت نمی کند و لازم است که سطوح و روند بهره وری با دیگر سازمانها و کشور مقایسه شود تا موقعیت آن شرکت و کشور در بین آنها معلوم گردد.
برای دستیابی به ابزارها و روش هایی در جهت بهبود بهره وری پی بردن به این امر که چرا دیگران دارای سطح و نرخ رشد بالاتری هستند سودمند خواهد بود.
مقایسه بهرهوری به سازمانها و کشورها کمک میکند تا از تجارب یکدیگر استفاده کرده و به بهبود بهرهوری خود بپردازند.
در محاسبات بهره وری برخی موارد میتوان بهرهوری را از مقایسه مقدار کار انجام شده با اهداف از قبل تعیین شده به دست آورد در آزمایشگاههای تحقیقاتی، صنعت ساختمان یا سازمان هایی که بر مبنای پروژه کار می کنند بهره وری کلی از طریق مقایسه طرح های تکمیل شده باطرحهای برنامه ریزی شده اندازه گیری می شود بدین ترتیب معمولاً استاندارد ها تعیین می شوند و عملکرد سازمان با این استاندارد ها مقایسه می گردند.
بهنظر سالتر اندازه گیری بهره وری به مفهوم میزان تولید در ازای یک واحد داده یا نهاده می باشد. بنابراین می توان گفت میزان تولید یا ستانده ها به ازای هر یک ساعت نفر کار، میزان تولید به ازای هر واحد انرژی مصروفه، میزان تولید به ازای هر واحد سرمایه گذاری شده و ... مورد سنجش قرار خواهد گرفت.در فرمول ( بهره وری = مقدار تولید / میزان داده ) اندازه گیری میزان ستانده و میزان نهاده مطرح است.
در آخرین توصیه نامه دفتر مرکزی سازمان بهرهوری آسیایی فرمول زیر برای اندازه گیری بهره وری مجموعه عوامل پیشنهاد شده است
P=O/aL+bK
در این فرمول p بهره وری مجموعه عوامل مورد سنجش l میزان نیروی انسانی به کار گرفته شده k میزان سرمایه مورد استفاده a و b به ترتیب وزن یا ضریب l و k هستند.
در همین توصیه نامه ذکر شده اصولا اندازهگیری بهرهوری مجموعه عوامل با هیچ یک از فرمول ها و مدل های موجود برای استفاده تمام کشورهای عضو مناسب نیست و اجرای مطالعات و تحقیقات و بررسی های مقدماتی برای یافتن مدلی که قابل پیاده کردن در کشورهای عضو باشد مستلزم صرف هزینه ای معادل یک میلیون دلار است.
تقریباً همه مولفان در مورد عدم صحت و عدم کفایت آمار و ارقام موجود و عدم قابلیت اعمال آنها اتفاق نظر دارند.
دفتر بین المللی کار و عنوان می کند که قسمت اعظم ارقام و آمار هنگامی در دسترس قرار می گیرند دیگر کهنه شدند و عملاً به کار انجام محاسبات بهره وری نمی آیند.
تولید را می توان به حجم کالاها و خدمات قابل فروش که توسط یک واحد تولیدی یک صنعت یا یک اقتصاد در مدت معین ایجاد می شود تعریف کرد. البته حجم فیزیکی تولید را فقط موقع می توان به طور یک جانبه یکپارچه به منظور استفاده در محاسبات برق برای اندازه گیری کرد که واحدهای تولیدی از حیث ماهیت همگن و متجانس باشند.
اما چگونه می توان تولیدات ناهمگن و غیر متجانس را در یک رقم خلاصه کرد؛
در این روش محصول نهایی یک واحد تولیدی یا یک صنعت بر حسب میزان و مقدار واحدهای تولید شده بلکه بر حسب ارزش پولی واحد های تولید شده که خصوصیتی همگن دارند اندازه گیری می شود.
توجه به این نکته مهم است که قرار باشد ارزش محصولات تولید شده به عنوان صورت کسر بهرهوری در تعیین روند های بهرهوری طی یک دوره چند ساله به کار رود نتایج حاصل ممکن است بی اندازه گمراه کننده باشد ا آنچه در محاسبات به صورت افزایش تولید سرانه یا رشد بهرهوری جلوه میکند ممکن است صرفاً معلول تورم باشد. راه حل این مسئله ایجاد شاخصی است که تغییرات در آن لحاظ شده باشد بدین معنی که ارقامی که طی یک دوره چند ساله از واحدی معین یا کارخانه و صنعت خاص به دست می آیند در واقع اثرات تغییر در میزان بهره وری و تغییر در قیمت ها را به صورت ترکیبی ارائه می دهند ولی پس از آنکه این ارقام را از نظر تغییرات حاصله در سطح قیمت ها مورد تعدیل قرار دهیم با اندکی تساهل و چشم پوشی به تغییرات صرفاً منبعث از بهره وری خواهیم رسید.
راه دیگر برای همگن کردن تولیدات نامتجانس آن است که تمام محصولات را با استفاده از نوعی ضریب یا شاخص بر حسب یک محصول واحد قالب یا اساسی بیان کنیم در این روش معمولاً با استفاده از ضریب تبدیل تمام اقلام تولید شده را بر حسب یکی از آنها که در واحد تولیدی موردنظر بیشتر تولید می شود بیان می کنند. ضریب تبدیل غالباً این کار انجام گرفته برای تولید هر واحد محصول را که بر مبنای زمان استاندارد شده محاسبه می گردد منعکس می کند.
برای سنجش بهره ببریم از دو مفهوم اساسی می توان سخن گفت یکی بهرهوری مجموعه عوامل و دیگری بهرهوری حامل منحصر یا منفرد.