امروز : شنبه 01 مهر 1402
بهرهوری در دو سطح تاثیر گذار است سهمی که بشر در تولید دارد و سهمی که در مصرف دارد. با توجه به اینکه محصولاتی که فرضا توسط ما ساخته میشود معلوم نیست توسط چه کسانی مصرف میشوند باعث نوعی کاهش مسئولیت میشود این مسئله زمانی بغرنجتر میشود که اکثر ما در سازمانهایی کار میکنیم که در واقع فقط پیچ و مهره کوچک و جزء ناچیزی از آن به شمار میرویم و نمیدانیم نتایج کارهای ما در کجا مطرح و موثر واقع میشود. اکثر ما هیچ محصولی بطور کامل نمیسازیم، حتی اگر در برنامه ریزی تولید آن مشارکت داشته باشیم.
مشارکت در اتخاذ تصمیمات در محیط کار در افزایش بازدهی فردی و نیز رضایت شخصی فوق العاده موثر است. افرادی که کارشان را دوست دارند و از انجام دادن آن لذت میبرند معمولا از نظر کیفی، محصول و بازده کارشان مطلوب است. علاقه و لذت بردن از کار وابسته به عوامل متعدد دیگری از جمله نوع کار و عوامل اجتماعی و ... میباشد. تولید به مدیریت، هماهنگی و نظارت عملیات احتیاج دارد. همکاری امری اجتناب ناپذیر است به حدی که هیچ کس نمیتواند مستقل از دیگران بطور کامل عمل کند. بهرهوری مستلزم در نظر داشتن این مسائل است. در عین حال ارزشهای اجتماعی و فرهنگی نیز که هدفهای یک جامعه را تعیین میکنند در نحوه همکاری و اداره امور موثراند.
بهرهوری باید در ارتباط با برخی هدفها تعریف شود در اصل بهرهوری روش نیل به هدف است. مثلا با انتخاب روشهای موثر و کارآمد میتوان بهرهوری را بالا برد. مفهوم بهرهوری با توجه به وسایل نیل به هدف مطرح میشود.
هر فرد هدفهای مشخص خود را دنبال میکند (شغل مطلوب ، امنیت شغلی و ...) در سطح بالاتر یک سازمان بازرگانی اهدافی دارد (تولید و فروش کالا و خدمات ، کسب سود و ...) در سطح بالاتر جامعه هدفهای بالاتری دارد (امنیت، رفاه اجتماعی و ...). کلیه ی این اهداف به نحوی به هم مرتبط هستند و مجموعهی واحدی را تشکیل میدهند. ممکن است تضادهایی بین هدفهای شخصی یا در ارتباط با هدفهای سازمان و جامعه وجود داشته باشد ولی چنانچه هدف کلی مشروع باشد و گروه اندکی به خاطر نرسیدن به هدفهای خود متضرر شوند مشکلی ندارد. جکومتها و دولتمردان در این باره تصمیم گیری میکنند. البته همواره نظرات مختلفی در مورد اینکه به کدام هدفها باید اولویت داد وجود دارد.