امروز : یکشنبه 07 خرداد 1402
رشد اقتصادی به معنای تولید محصول بیشتر در سیستم اقتصادی یک مملکت است که بر مبنای کارایی بیشتر هم دلالت میکند.
توسعه اقتصادی به معنای تولید بیشتر و تحول در چگونگی تولید محصولات و تجدید نظر در تخصیص منابع مادی و انسانی است. هدف از رشد و توسعه اقتصادی یک مملکت فراهم آوردن رفاه و کامیابی برای اهالی آن کشور است. خوشبختی و کامیابی را میتوان جوابگویی به احتیاجات مادی و معنوی مردم و در رفاه زیستن آنها دانست.
آنچه نیازهای انسان را تامین میکند بصورت کالا و خدمات است. یکی از عوامل تعیین کننده میزان خوشبختی جوامع حدی است که افراد این جوامع میتوانند از کالا و خدمات بهره مند و برخوردار شوند. سطح زندگی یعنی حدی که فرد استطاعت و فرصت دارد در ازای پول بدست آورده حاصل از فروش کار و خدمت خود، کالا و خدمات مورد نیازش را کسب کند. سطح زندگی برای جوامع مختلف متفاوت است چراکه ممکن است فقیر یک کشور ثروتمند یک کشور دیگر به شمار آید.
درآمد سرانه معادل قدرت و امکانی است که هر یک از افراد کشور به طور متوسط برخوردار است تا از برکات و نعمات زندگی بهرهمند شود. امروزه درآمد سرانه یکی از شاخص های با ارزش پیشرفت کشورها است.
اقتصاددانان کشورها را از نظر درآمد سرانه (براساس درآمد تقویم شده به دلار) از نظر سطح توسعه یافتگی به سه دسته تقسیم میکنند:
الف- کشورهای کمتر توسعه یافته (LDC)
ب- کشورهای در حال توسعه یا توسعه یابنده (DC)
ج- کشورهای توسعه یافته (DC)
گرچه درآمد ملی و درآمد سرانه تنها معیار رشد و توسعه یافتگی کشورها تلقی نمیشود اما روشن است که مردم کشورهای توسعه یافته به دلیل درآمد سرانه بیشتر از رفاه بالاتری برخوردار هستند. موانعی که سد راه رشد و توسعه اقتصادی است به دو بخش اساسی "محدودیتهای عرضه" و "افزایش روز افزون تقاضا" قابل تقسیم است.
همواره بین حجم تقاضا با میزان عرضه نابرابری وجود دارد. عرضه دارای محدودیت و تقاضا (نیاز بشر) روبه افزایش است.
عرضه کالا و خدمات محدودیت های زیر را دارد:
الف- الزام در تولید و ایجاد کالا و خدمات مورد نیاز
ب- تولید مستلزم وجود مواد اولیه است، به دلیل محدودیت مواد اولیه تامین آن مستلزم اقدامات و سرمایه زیاد است.
ج- تبدیل منابع اولیه باید از طریق فعل و انفعالات تخصصی و در قالب واسطه های تبدیل صورت گیرد. مدرسه، کارخانه، کلانتری، کودکستان، وزارتخانه و ... هریک واسطه های تبدیل هستند که منابع را برای تولید کالا و خدمات مصرف میکنند.
منابع اولیه بطور خود به خود به کالا و خدمات مورد نیاز تبدیل نمیشوند. این تغییر شکل یا تبدیل باید از طریقی صورت گیرد که واحدهای صنعتی ، کشاورزی یا خدماتی محلهایی برای انجام این کار میباشند. این واحدها ممکن است دولتی یا خصوصی باشند. میزان صنعتی شدن یک مملکت مستقیما با درجه پیچیدگی این واحدهای تولیدی و گسترش و نحوه کار آنها در ارتباط است.
سازمان وسیله ای است برای ترکیب منابع انسانی و مادی برای تولید و توزیع کالا و خدمات. هرقدر این سازمانها کالا و خدمات بیشتر و ارزان تری تولید و توزیع کنند به همان نسبت حد متوسط زندگی افراد آن جامعه افزایش یافته و نیاز های مردم بهتر تامین میشود و از نظر اقتصادی نیز به مرحله خوداتکایی نزدیکتر میشوند.
فنا و بقای سازمانها و در نتیجه سرانجام هر جامعه وابسته به این است که این سازمانها یا واحدهای تبدیل تا چه اندازه بتوانند ثروت یا ارزش افزوده تولید کنند. این واحدها باید آنچنان مدیریت نیرومندی داشته باشند تا بطور مداوم این کار را به انجام رسانند.
سازمان را در معنای وسیع (همکاری جمعی از افراد برای اجرای کار معین و رسیدن به هدف مشترک تحت یک سلسله مراتب اداری) تعریف کرد. میتوان گفت گروهی از انسان ها که برای رسیدن به هدف مشترک طبق سلسله مراتب همکاری و همفکری میکنند و هر یک دارای وظایف مشخص با توجه به نوع تخصص هستند سازمان را ایجاد میکنند. گسترش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی ایجاد ، توسعه و تغییر وظایف و حدود اختیارات سازمانها را الزام آور میکند.
انسان مجبور است به دلیل محدودیت های جسمانی و روانی با انسانهای دیگر همکاری تا به نحو احسن به هدفهای فردی ، اجتماعی و روانی خود نایل آید. معمولا نیاز معین یا برخورد با موضوع خاص سبب ایجاد سازمانی میشود.
جلوگیری از تهاجم خارجی، حفظ امنیت داخلی، اداره امور قضایی، بهبود و تعدیل توزیع درآمد و کمک به مستضعفین جامعه و ... از جمله اهداف سازمان های دولتی است. اصولا سازمانهای دولتی برای این ایجاد میشود که سعادت و رفاه مردم جامعه را از طریق ارائه خدماتی که مردم نیاز دارند تامین و فراهم سازند. سازمانهای اقتصادی و تجاری به منظور تولید و توزیع کالا و خدمات مورد نیاز جامعه تشکیل میشوند و نخستین وظیفه مدیران تمام سازمان ها افزایش کارایی به منظور ایجاد ارزش اقتصادی است.
تعاونی های کشاورزی منافع مشروع اعضای خود را فراهم میکنند. سازمانهای مذهبی نیازهای معنوی مردم را تامین میکنند.
در بخش خصوصی سازمانها بازرگانی و صنعتی هستند و از طریق ارائه کالا و خدمات به مصرف کنندگان کسب سود میکنند. در بخش دولتی برخی از سازمانها وظیفه حاکمیتی دارند (وزارت کشور، وزارت امور خارجه و ...) ، برخی نیز وظیفهی بازرگانی دارند (شرکت مخابرات، شرکت دخانیات و ...) و برخی نیز اعمال تصدی میکنند و عهده دار خدمات عام المنفعه خاصی برای کشور هستند (وزارت نیرو، راه آهن دولتی ایران و ...).
سازمانهای دولتی حوزه عمل متفاوتی دارند برخی سطح ملی را در بر میگیرد (وزارتخانهها، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و ...) و برخی منطقه خاصی را شامل میشوند (سازمان آبیاری سیستان و بلوچستان، سازمان عمران جیرفت و ...). این سازمانها میتوانند ماهیت تحقیقاتی داشته باشند (انستیتو پاستور) یا ماهیت اجرایی داشته باشند (سازمان تامین اجتماعی).